اصول اخلاق حرفه ای

اخلاق حرفه ای یک چالش و خاستگاه مهم در زمینه روانشناسی و مشاوره می باشد که رعایت آن برای هر فرد شاغل در این حوز تخصصی الزامی است.

اصول اخلاقی تدوین شده توسط انجمن روانشناسی امریکا (APA) راهنمایی‌هایی را برای متخصصانی که در حوزه روانشناسی و مشاوره فعال هستند فراهم می‌کند تا در مواجهه با معضلات اخلاقی یا روانشناختی، باید ها و نبایدهای حوزه کاری خود را درک کنند. برخی ازآن‌ها، اصول یا ارزش‌هایی هستند که روانشناسان باید عمیقا از آنها حمایت کنند. در موارد دیگر، انجمن روانشناسی امریکا (APA) استانداردهایی را تعریف می‌کند که انتظار می رود توسط همکاران روانشناس و مشاور رعایت شود. برای اولین بار مرامنامه اصول اخلاقی  توسط انجمن روان شناسی امریکا (APA) در سال 1953 منتشر شد و از آن زمان تاکنون در حال تغییر و به روز رسانی است.

نسخه فعلی اصول اخلاقی، در سال 2002 تهیه و بعداً در سال 2010 و  2016  اصلاح و مورد تجدید نظر قرار گرفت. کدهای اخلاقی APA از اصول مهم و معیارهای اخلاقی تشکیل شده است. این اصول به عنوان راهنما برای الهام بخشی به روانشناسان و مشاوران در کار خود، چه در بهداشت روان، چه در تحقیقات و چه در تجارت، راهگشا است. منشور اصول اخلاقی در واقع همه فعالیت‌های مربوط به کار و فعالیت‌های حرفه‌ای از جمله تحقیق، تدریس، مشاوره، روان درمانی و مشاوره را شامل می شود.  

انجمن روان شناسی امریکا اصول اخلاقی را در 5 اصل مهم مطرح می کند و پیشنهاد می کند که روانشناسان ومشاوران استفاده از این اصول را جدی بگیرند.

پنح اصل مهم اخلاقی انجمن روانشناسی امریکا عبارتند از؛

اصل یک: نیکی و عدم سوء رفتار

اولین اصل اخلاقی که APA بیان می‌کند این است که روانشناسان باید در جهت حمایت از حقوق و رفاه کسانی که با آنها رابطه حرفه‌ای دارند تلاش کنند. و این اصل هم شامل مراجعین در کار بالینی و هم شامل شرکت کنندگان در پژوهش وهم شامل حیوانات آزمایشگاهی است.

اصل دو: وفاداری و مسئولیت پذیری

 APA بیان می‌کند که روانشناسان وظیفه اخلاقی دارند تا اطمینان حاصل کنند که سایر افراد در حرفه خود نیز از معیارهای اخلاقی بالا پیروی می‌کنند. این اصل نشان می‌دهد که روانشناسان باید در فعالیت‌هایی مشارکت کنند که موجب تقویت پیروی اخلاقی و رفتار همکاران می‌شود.

خدمت به عنوان مربی یا مدرس، شرکت در نقد و بررسی همکاران و اشاره به نگرانی‌های اخلاقی یا رفتارهای نادرست نمونه‌هایی از چگونگی عملی شدن این اصل است. با این اصل همچنین روانشناسان تشویق می‌شوند که مقداری از وقت خود را برای پیشرفت جامعه صرف کنند.

اصل سوم : صداقت

روانشناسان در پژوهش و عمل، هرگز نباید سعی در فریب و ناسازگاری داشته باشند. در تحقیقات، فریب شامل نوعی داده سازی یا دستکاری نتایج برای رسیدن به نتایج مطلوب باشد. روانشناسان همچنین باید در عمل نیز در جهت شفافیت و صداقت تلاش کنند.

اصل چهارم: عدالت

روانشناسان تشخیص می دهند که انصاف و عدالت به همه افراد این حق را می دهد که به کمک های روانشناسی و با کیفیت برابر در فرآیندها، رویه ها و خدماتی که توسط روانشناسان انجام می شود، دسترسی داشته باشند و از آنها بهره مند شوند. روانشناسان قضاوت معقولی دارند و برای آن که اطمینان حاصل کنند، سوگیری های بالقوه آنها، مرزهای صلاحیت آنها و محدودیت های تخصص آنها منجر به اعمال ناعادلانه یا اغماض نمی شود، اقدامات احتیاطی را انجام می دهند.

اصل پنجم: احترام به حقوق و کرامت انسانها

روانشناسان باید به آبرو، حریم خصوصی، رازداری و تعیین سرنوشت مراجعین احترام بگذارند. روانشناسان از تفاوت‌های فرهنگی، فردی و نقشی، از جمله تفاوت‌های مبتنی بر سن، جنسیت، هویت جنسی، نژاد، قومیت، فرهنگ، ملیت، مذهب، گرایش جنسی، ناتوانی، زبان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی آگاه هستند و به آن‌ها احترام می‌گذارند و این عوامل را هنگام کار با اعضای چنین گروه هایی مورد ملاحظه قرار می دهند و سعی می کنند بر اساس آن عوامل تأثیر سوگیری را در کار خود از بین ببرند و آگاهانه در فعالیت های دیگران شرکت نمی کنند یا بر اساس چنین پیش داوری هایی از آنها چشم پوشی می کنند.

استانداردهای اخلاقی

10 استاندارد موجود در مجموعه اصول اخلاقي ارائه شده توسط APA قوانين رفتاري قابل اجرا براي روانشناساني است که در محیط باليني و آکادميک کار مي کنند. این استاندارد‌ها به منظور کمک به هدایت رفتار روانشناسان در طیف وسیعی از حوزه‌ها و موقعیت‌ها می‌باشند. آنها در زمینه‌هایی مانند آموزش، درمان، تبلیغات، حفظ حریم خصوصی، تحقیق و انتشار کاربرد دارند.

حل مسائل اخلاقی

این استاندارد از اصول اخلاقی APA اطلاعاتی را در مورد آنچه روانشناسان باید برای برخورد و برطرف کردن موقعیت‌های اخلاقی که ممکن است در کارشان با آن روبرو شوند، ارائه می‌دهد. این راهکارها شامل مشاوره در مورد کارهایی است که محققان هنگام بد جلوه داده شدن کارشان باید انجام دهند و همچنین چه زمانی باید تخلفات اخلاقی را گزارش دهند.

صلاحیت

مهم است که روانشناسان در حوزه تخصص خود تمرین و کار کنند. روانشناسان هنگام معالجه با مراجع‌کننده یا کار با عموم، باید آنچه را که برای انجام کار آموخته‌اند و همچنین آنچه که برای انجام آنها آموزش دیده‌اند، روشن سازند.

این استاندارد تصریح می‌کند که در شرایط اضطراری، حرفه ای‌ها ممکن است خدماتی را ارائه دهند حتی اگر خارج از محدوده عملکردشان باشد تا از دسترسی به خدمات اطمینان حاصل کنند.

روابط انسانی

روانشناسان غالباً با تیمی‌ از دیگر متخصصان سلامت روان همکاری می‌کنند. این استاندارد از اصول اخلاقی برای راهنمایی روانشناسان در تعامل آنها با سایر متخصصان در این حوزه طراحی شده است. این استاندارد شامل دستورالعمل‌های مربوط به مقابله با آزار و اذیت جنسی، تبعیض، جلوگیری از آسیب در حین درمان و جلوگیری از روابط استثماری (مانند داشتن رابطه جنسی با یک دانش آموز یا زیرمجموعه خود) است.

حریم خصوصی و محرمانگی

این استاندارد وظیفه روانشناسان را در رابطه با حفظ محرمانه بودن اطلاعات بیماران بیان می‌کند. روانشناسان موظفند اقدامات احتیاط‌آمیز را برای حفظ اطلاعات مشتری انجام دهند. با این حال،APA همچنین خاطر نشان می‌کند که محدودیت‌هایی برای محرمانه بودن وجود دارد.

به عنوان مثال، روانشناسان برای مشورت با سایر متخصصان سلامت روان، باید اطلاعاتی را در مورد بیماران خود افشا کنند. در حالی که مواردی وجود دارد که اطلاعات در آنها تفکیک می‌شود، روانشناسان باید تلاش کنند که این کنجکاوی در مورد اطلاعات را در مورد حفظ حریم خصوصی و محرمانه به حداقل برسانند.

تبلیغات و سایر بیانیه‌های عمومی

روانشناسانی که خدمات خود را تبلیغ می‌کنند باید اطمینان حاصل کنند که آنها آموزش، تجربه و تخصص خود را به صورت دقیق بیان می‌کنند. آنها همچنین باید از بازاریابی فریبنده یا نادرست خودداری کنند. این امر همچنین در مورد نحوه تصویربرداری روانشناسان توسط رسانه‌ها هنگام ارائه تخصص یا نظر خود در مقاله‌ها، وبلاگ‌ها، کتاب‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی صادق است.

روانشناسان هنگام حضور در کنفرانس‌ها یا برگزاری ورکشاپ‌ها باید اطمینان حاصل کنند که بروشورها و سایر مارد جهت تبلیغات برای این رویداد به طور دقیق آنچه را که این رویداد پوشش خواهد داد، به تصویر می‌کشند.

ثبت مدارک و هزینه‌ها

نگهداری از سوابق دقیق بخش مهمی ‌از کار روانشناس است، فرقی نمی‌کند که فرد در کار تحقیق باشد و یا کار با بیماران. سوابق بیمار شامل یادداشت‌های موردی و سایر ارزیابی‌های تشخیصی است که در دوره درمانی استفاده می‌شود.

از نظر تحقیق، ثبت سوابق شامل جزئیات نحوه انجام مطالعات و روش‌های استفاده شده است. این کار به محققان دیگر این امکان را می‌دهد تا تحقیق را ارزیابی کنند و اطمینان حاصل کنند که می‌توان مطالعات را همانندسازی کرد.

آموزش و پرورش

این استاندارد در زمانی که روانشناسان در حال تدریس یا آموزش دانشجویان هستند، بر انتظارات مربوط به رفتار متمرکز است. هنگام ایجاد دوره‌ها و برنامه‌هایی برای آموزش سایر روانشناسان و متخصصان سلامت روان، باید از تحقیقات مبتنی بر شواهد فعلی و دقیق استفاده شود. این استاندارد همچنین بیان می‌کند که اعضای هیات علمی ‌مجاز به ارائه خدمات روان درمانی به دانشجویان خود نیستند.

تحقیق و انتشار

این استاندارد در هنگام انجام تحقیقات و انتشار نتایج، به ملاحظات اخلاقی متمرکز است. به عنوان مثال، APA اظهار می‌دارد که روانشناسان باید از مؤسسه‌ای که تحقیق را انجام می‌دهد، مجوز دریافت کنند، اطلاعات مربوط به هدف مطالعه را به شرکت‌کنندگان ارائه کنند و شرکت‌کنندگان را در مورد خطرات احتمالی شرکت در تحقیق مطلع کنند.

ارزیابی

روانشناسان قبل از انجام ارزیابی‌ها باید رضایت آگاهانه کسب کنند. ارزیابی‌ها باید برای پشتیبانی از نظر حرفه ای روانشناس انجام شود، اما باید محدودیت‌های این ابزارها را نیز درک کرد. آنها همچنین باید برای اطمینان از حریم شخصی کسانی که ارزیابی‌هایی را انجام داده اند، قدم بردارند.

درمان این استاندارد انتظارات حرفه‌ای را در چارچوب ارائه درمان بیان می‌کند. مناطقی که مورد توجه قرار می‌گیرند شامل اهمیت کسب رضایت آگاهانه و توضیح روند درمان به مراجعان می‌باشد. محرمانه بودن، همچنین برخی از محدودیت‌های محرمانه بودن، مانند مواردی که مشتری برای خود یا دیگران خطر فوری ایجاد می‌کند، مورد توجه قرار می‌گیرد.

به حداقل رساندن آسیب، جلوگیری از روابط جنسی با بیمار و ادامه مراقبت و درمان از دیگر مواردی است که توسط این استاندارد مورد توجه قرار می‌گیرد.

به عنوان مثال، اگر یک روانشناس بنا به دلایلی مجبور به توقف ارائه خدمات به بیمار شود، از روانشناسان انتظار می‌رود مشتری را برای تغییر آماده کرده و در جهت یافتن خدمات جایگزین به او کمک کنند.

اگر یک روانشناس در کدهای اخلاقی APA استانداردی را نقض کند، چه اتفاقی می‌افتد؟ پس از دریافت گزارشی از رفتار غیراخلاقی، ممکن است شکایات به دیگران اعم از هیئت‌های صدور مجوز حرفه ای کشوری ارجاع شود. انجمن‌های روانشناختی دولتی، گروه‌های حرفه ای، هیئت‌های صدور مجوز و سازمان‌های دولتی نیز ممکن است تصمیم به اعمال مجازات علیه روانشناس کنند.

همچنین افراد متضرر از تخلفات اخلاقی ممکن است در دادگاه‌های مدنی به دنبال خسارت مالی باشند. فعالیت غیرقانونی ممکن است در دادگاه‌های کیفری تحت پیگرد قانونی قرار گیرد. اگر این موضوع منجر به محکومیت مجرمانه شود، ممکن است اقدامات دیگری از جمله تعلیق یا اخراج از انجمن‌های روانشناختی کشوری و تعلیق یا از بین رفتن مجوز روانشناس را به عمل آید.

ملاحظات اخلاقی در روانشناسی

از آنجا که روانشناسان غالباً با موقعیتهای بسیار حساس یا ناپایدار سر و کار دارند، نگرانی‌های اخلاقی می‌توانند نقش بزرگی در زندگی حرفه ای داشته باشند.

مسائل کلیدی اخلاقی

رفاه مراجع: روانشناسان به دلیل نقشی که در خدمت به مردم دارند، غالباً با افرادی که به دلیل سن، ناتوانی، توانایی فکری و سایر نگرانی‌ها آسیب‌پذیر هستند همکاری می‌کنند. روانشناسان هنگام کار با این افراد باید همواره در جهت حفظ رفاه مراجع خود تلاش کنند.

رضایت آگاهانه: روانشناسان وظیفه ارائه طیف گسترده‌ای از خدمات را در نقش خود به عنوان درمانگرها، محققان، مربیان و مشاوران دارند. وقتی مردم به عنوان مصرف کننده خدمات روانشناختی عمل می‌کنند، حق دارند بدانند که چه انتظاری باید داشته باشند.

در درمان، رضایت آگاهانه شامل توضیح خدمات ارائه شده، خطرات احتمالی و حق بیمار برای ترک درمان است. هنگام انجام تحقیق، رضایت آگاهانه شامل اطلاع‌رسانی به شرکت کنندگان در مورد خطرات احتمالی شرکت در تحقیق است.

محرمانه بودن: درمان مستلزم فراهم کردن محلی امن برای مراجعین است تا بدون ترس از به اشتراک گذاشتن این اطلاعات با دیگران یا علنی شدن، در مورد موضوعات بسیار شخصی صحبت کنند. با این وجود، گاهی ممکن است یک روانشناس نیاز به جزئیاتی از جمله هنگام مشورت با سایر متخصصان یا هنگام انتشار تحقیقات داشته باشد.

رهنمودهای اخلاقی مشخص می‌کند که چگونه و چه زمانی برخی از اطلاعات می‌توانند به اشتراک گذاشته شود و همچنین برخی از اقداماتی که روانشناسان برای محافظت از حریم خصوصی مراجع باید انجام دهند را مشخص می‌کند.

صلاحیت: آموزش، پرورش و تجربه روانشناسان نیز یک نگرانی مهم اخلاقی است. روانشناسان باید مهارت و دانش لازم را داشته باشند تا خدمات مورد نیاز مشتری را به درستی ارائه دهند. به عنوان مثال، اگر یک روانشناس در دوره معالجه نیاز به ارزیابی ویژه‌ای داشته باشد، باید درک خود را از تجویز و تفسیر آن تست خاص داشته و به مراجع ارائه دهد.

مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره حس زندگی بدلیل رعایت اصول اخلاقی در سال 1400 به عنوان برند برتر رضایتمندی مشتری مورد تجلیل قرار گرفت. روانشناسان و مشاوران این مرکز اصول اخلاق حرفه ای را سرلوحه کار خود قرار داده و معتقدند اخلاق از همه چیز بالاتر است.

ارتباط موثر

ارتباط موثر یکی از مهارتهای اساسی در توسعه فردی است که برای برقراری ارتباط با دیگران نیازمند یادگیری اصول و تکنیک‌های آن هستیم تا بتوانیم دیدگاه‌هایمان را به بهترین شیوه منتقل کنیم.
ارتباط موثر شامل تبادل نظر، افکار، دانش و اطلاعات بین افراد یا فردی با افراد دیگر است، به نحوی که اطلاعات بدون سوء تفاهم و به بهترین شکل خود انتقال داده شوند.
به عبارت ساده‌تر ارتباط موثر عبارت است از ارائه‌ی دیدگا‌ه‌ها توسط فرد فرستنده‌ی پیام (شخصی که فرایند ارتباط را با ارسال پیام آغاز می‌کند)، به نحوی که گیرنده‌ی پیام(کسی که قرار است پیام به او برسد) آن را به بهترین نحو درک کند. بعبارتی ارتباط موثر؛ مدلی از ارتباط است که فرستنده پیام را به هدفی که داشته برساند.
در این نوع ارتباط، در کنار انتقال اطلاعات، احساسات طرف مقابل درک شده و هیچ ابهام و سوءتفاهمی میان طرفین شکل نمی‌گیرد. برای شکل‌گیری چنین ارتباطی طرفین باید مهارت‌هایی ازجمله همدلی کردن، گوش دادن موثر، هوش هیجانی قابل قبول، زبان بدن و فهم نشانه‌های غیرکلامی را بلد باشند.
ارتباط موفق و موثر باعث می‌شود در فرآیند ارتباطی، سوءتفاهم‌ها کاهش پیدا کرده و به‌جای آن، یک فضای صحبت کردن صریح و روشن ایجاد شود. در این فضا، می‌توان به‌راحتی درباره مسائل مختلف بحث کرده و با تنش‌ها و اختلافات بین فردی، عاطفی و شغلی به‌خوبی کنار آمد.
برقراری ارتباط موثر با دیگران در زندگی و کار بسیار ارزشمند است و می‌تواند بهبودی چشمگیری در روابط شخصی، محیط کار و مهارت‌های رهبری ما داشته باشد.
در اینجا به بعضی از فواید برقراری ارتباط اثربخش اشاره می‌کنیم:
بهبود روابط شخصی
به کمک این مهارت می‌توانیم بهتر به نیازها و مسائل دیگران گوش دهیم و احساسات و نیازهایشان را درک کنیم؛ درنتیجه این مهارت می‌تواند باعث افزایش اعتماد، همبستگی و همدلی در روابط شخصی شود.
بهبود ارتباطات کاری
در محیط کار، برقراری ارتباط اثر بخش و خوب اهمیت بالایی دارد. ارتباطات موثر با همکاران، مدیران و مشتریان می‌تواند بهبود عملکرد و هماهنگی تیم، ایجاد فضای کاری سالم و حل مسائل را به‌صورت سازنده فراهم کند. ارتباط اثربخش همچنین می‌تواند به ایجاد روحیه کاری مثبت، توسعه روابط حرفه‌ای قوی‌تر و ایجاد فرصت‌های جدید در حوزه کار کمک کند.
اثربخشی در رهبری
رهبرانی که در برقراری ارتباط موثر در سازمان ماهر باشند، رهبران موثر و قدرتمندتری هستند. توانایی گوش دادن به نیازها و ایده‌های تیم، ارائه بازخورد سازنده و ایجاد ارتباط عمیق و الهام‌بخش با اعضای تیم، از ویژگی‌های مهم یک رهبر موثر است. این مهارت‌ها می‌توانند به توسعه و تعامل مثبت با تیم و دستیابی به هدف‌های مشترک کمک کنند.
تقویت مهارت حل مسئله
مهارت ارتباطی موثر به ما کمک می‌کند تا در روند حل مسائل بهتر و مؤثرتر عمل کنیم. با داشتن مهارت‌های شنوندگی فعال می‌توانیم به درک دقیق‌تری از جزئیات مسئله برسیم و به راه‌حل‌هایی کارآمد برسیم. ارتباط اثربخش می‌تواند باعث جلب توجه به جنبه‌های مهم مسئله و تشخیص نیازهای واقعی در فرایند حل مسئله شود.
یادتون باشه ارتباط موثر اصلاً کار ساده ای نیست!!!
اگر برای توسعه فردی خود علاقمند به ارتباط با یک روانشناس و مشاور خوب در سعادت آباد و یک مرکز روانشناسی و مشاوره هستید می توانید با ما در مجموعه حس زندگی تماس بگیرید.
09901813006 و 02126740351

قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور

قانون تشکیل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره‌ جمهوری اسلامی ایران

منبع:

–  سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور

–  مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی

سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران

فصل اول – تعریف ، اهداف :
‌ماده ۱ – سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران که در این
قانون«‌سازمان» نامیده می‌شود، یک سازمان غیر دولتی و مستقل است که به منظور
تحقق‌بخشیدن به اهداف و انجام وظایف مقرر در این قانون تشکیل می‌گردد.

‌ماده ۲ – اهداف سازمان عبارتند از :
۱ – تلاش برای ارتقاء سطح دانش روانشناسی و مشاوره.
۲ – حمایت از حقوق مراجعان به روانشناسان و مشاوران.
۳ – حمایت از حقوق صنفی روانشناسان و مشاوران.

‌فصل دوم – وظایف و اختیارات :
‌ماده ۳ – وظایف و اختیارات سازمان باتوجه به اهداف فوق به شرح زیر است :
۱ – تعیین حدود صلاحیت‌های تخصصی و صدور شماره نظام و پروانه کار برای‌اعضای
سازمان.
‌تبصره ۱ – برای کلیه شاغلین به حرفه‌های روانشناسی و مشاوره دریافت شماره‌نظام
الزامی است.
‌تبصره ۲ – درصورت تصویب شورای مرکزی روانشناسان و مشاوران ملزم به‌شرکت در
دوره‌های بازآموزی و نوآموزی هستند.
۲ – تهیه دستورالعمل‌های اجرائی لازم در چارچوب مواد این قانون.
۳ – نظارت بر کیفیت کار تخصصی و رسیدگی به تخلفات تخصصی روانشناسان و‌مشاوران که
عنوان جرایم عمومی را نداشته باشند از طریق هیأت رسیدگی به تخلفات‌صنفی و مطابق
تبصره ماده (۱۹) و ماده (۲۰) این قانون.
۴ – پیشنهاد تعیین یا تجدیدنظر در تعرفه‌های خدمات روانشناسی و مشاوره به‌هیأت
دولت جهت تصویب.
۵ – تعیین ضوابط خاص صنفی مربوط به استاندارد کردن تابلوها، عناوین، سربرگها‌و مهر
شاغلین به روانشناسی و مشاوره.
۶ – همکاری با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دراجرای برنامه‌های بازآموزی
و‌نوآموزی مستمر روانشناسان و مشاوران در جهت ارتقاء دانش رشته‌های روانشناسی
و‌مشاوره منطبق با پیشرفت‌های علمی روز مطابق آئین‌نامه مصوب دولت.
۷ – همکاری با مراجع ذی‌ربط در ارائه خدمات روانشناسی و مشاوره به هنگام‌بروز
حوادث و سوانح غیرمترقبه ازطریق تشویق و بسیج اعضای سازمان.
۸ – انتشار نشریات حاوی آخرین دستاوردهای علمی روانشناسی و برگزاری‌همایش‌های
تخصصی جهت ارتقاء سطح دانش روانشناسی و مشاوره اعضای سازمان.

‌فصل سوم – شرایط عضویت :
‌ماده ۴ – کلیه افرادی که دارای حداقل مدرک کارشناسی ارشد معتبر از
سوی‌وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در یکی
از‌رشته‌های روانشناسی و مشاوره باشند می‌توانند به عضویت سازمان درآیند.
‌تبصره ۱ – منظور از روانشناس کسی است که در یکی از رشته‌های روانشناسی در‌سطح
کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شده باشد.
‌تبصره ۲ – منظور از مشاور، کسی است که در یکی از رشته‌ها و گرایش‌های مشاوره
(‌خانواده، شغلی، تحصیلی، توانبخشی، عمومی و …) در سطح کارشناسی
ارشد‌فارغ‌التحصیل شده باشد.
‌تبصره ۳ – برای اشتغال در حرفه‌های روانشناسی و مشاوره، اخذ پروانه از سازمان‌و
عضویت در آن الزامی است. عضویت در هیأت علمی مؤسسات آموزش عالی از مفاد‌این تبصره
مستثنی است.
‌تبصره ۴ – اعضای سازمان همه ساله مبلغی را به عنوان حق عضویت به سازمان‌پرداخت
خواهند نمود. میزان و نحوه وصول حق عضویت اعضاء مطابق دستورالعملی‌خواهد بود که
توسط شورای مرکزی نظام روانشناسی و مشاوره تهیه می‌گردد.

‌ماده ۵ – مشاوران و روانشناسان برای هرگونه اشتغال در حرفه خود باید دارای‌پروانه
از سازمان باشند.

‌فصل چهارم – ارکان و واحدهای تابعه :
‌ماده ۶ – ارکان و واحدهای تابعه سازمان به شرح زیر است :
‌الف – ارکان :
۱ – مجمع عمومی.
۲ – شورای مرکزی نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران.
۳ – هیأت رسیدگی به صلاحیت تخصصی روانشناسان و مشاوران.
۴ – هیأت رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه‌ای شاغلان و حرفه‌های روانشناسی‌و مشاوره.
۵ – شعب شورای مرکزی در مناطق.
۶ – هیأت بازرسان.

ب – واحدهای تابعه :
‌واحدهای تابعه توسط شورای مرکزی تعیین خواهد شد.

‌ماده ۷ – اعضای شورای مرکزی عبارتند از :
‌الف – شش نفر روانشناس از میان اعضای سازمان.
ب – پنج نفر مشاور از میان اعضای سازمان.
ج – یک نفر نماینده وزیر علوم، تحقیقات و فناوری.
‌د – یک نفر نماینده وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
‌تبصره ۱ – اعضای مذکور در بندهای (‌الف) و (ب) توسط اعضای سازمان انتخاب‌می‌شوند.
‌تبصره ۲ – جلسات شورای مرکزی نظام روانشناسی و مشاوره با حضور دو سوم کل‌اعضای
شورا رسمیت می‌یابد و تصمیمات متخذه با اکثریت آراء معتبر و لازم‌الاجراء‌است.

‌ماده ۸ – ریاست سازمان که مسؤولیت اجرای مصوبات شورای مرکزی و اداره کلیه‌امور
سازمان و واحدهای تابعه را به عهده دارد یکی از اعضای شورای مرکزی با درجه‌تحصیلی
دکتری خواهد بود که توسط شورای مرکزی برای مدت چهار سال انتخاب و با‌حکم ریاست
جمهوری منصوب می‌گردد. عزل وی نیز به پیشنهاد شورای مرکزی و با تأیید‌ریاست جمهوری
خواهد بود. انتخاب متوالی رئیس سازمان درصورت موافقت و رأی‌اکثریت اعضاء فقط برای
دو دوره متوالی مجاز است.

‌ماده ۹ – در هر منطقه یک شعبه شورای منطقه‌ای سازمان تشکیل می‌شود که
مطابق‌مصوبات شورای مرکزی به امر رسیدگی به مسائل تخصصی و حرفه‌ای روانشناسی
و‌مشاوره در منطقه خواهد پرداخت.
‌تبصره – دستورالعمل تعیین مناطق توسط شورای مرکزی تهیه خواهد شد.

‌ماده ۱۰ – رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مناطق توسط اعضای منطقه‌ای‌و از
بین منتخبین شورای منطقه انتخاب می‌شود و پس از تأیید شورای مرکزی با حکم‌ریاست
سازمان منصوب می‌گردد. عزل وی نیز به پیشنهاد شورای منطقه، تأیید شورای‌مرکزی و با
حکم ریاست سازمان خواهد بود.

‌ماده ۱۱ – بودجه واحدهای سازمان از محل حق عضویت اعضاء و هدایا و‌کمک‌های دولت و
اشخاص حقیقی و حقوقی تأمین می‌گردد.
‌تبصره – میزان و نحوه وصول حق عضویت سالانه اعضاء و دیگر مقررات اداری و‌مالی
سازمان و نحوه هزینه بودجه مطابق آئین‌نامه مصوب شورای مرکزی خواهد بود.

‌ماده ۱۲ – وظایف شورای مرکزی سازمان به شرح زیر است :
۱ – اجرای دقیق وظایف مقرر در ماده (۳) این قانون و نظارت مستمر بر حسن‌اجرای آنها
از طریق رئیس کل سازمان.
۲ – نظارت بر عملکرد سایر ارکان و شعب کلیه واحدهای تابعه سازمان.
۳ – تشکیل هیأت‌های رسیدگی به صلاحیت تخصصی روانشناسان و مشاوران و‌رسیدگی به
تخلفات صنفی و حرفه‌ای شاغلان حرفه‌های روانشناسی و مشاوره.
۴ – ترکیب و تعداد و شرح وظایف و دستورالعمل‌های این هیأتها به تصویب‌شورای مرکزی
می‌رسد.
۵ – تهیه و تصویب دستورالعمل‌های اجرائی لازم.
۶ – انحلال شورای مناطق به علت عدم تشکیل پنج جلسه متوالی شورا.
‌تبصره – درصورت انحلال شورای منطقه باید ظرف مدت سه ماه انتخابات مجدد‌برگزار
شود.

‌ماده ۱۳ – شورای مناطق وظایف محوله از سوی شورای مرکزی را در منطقه به‌عهده دارد
و موظف به اجرای مصوبات و دستورالعمل‌های شورای مرکزی در سطح‌منطقه است.

‌ماده ۱۴ – هیأت بازرسان :
۱ – هیأت بازرسان از سه نفر منتخب اعضای سازمان تشکیل می‌گردد که همزمان
با‌انتخابات شورای مرکزی انتخاب می‌شوند. وظیفه این هیأت نظارت بر عملکرد سازمان
و‌ارائه گزارش سالانه به مجمع عمومی براساس مفاد این قانون است.
۲ – انحلال شورای مرکزی به پیشنهاد هیأت بازرسان و با تصویب مجمع عمومی‌صورت
می‌گیرد.

‌فصل پنجم – انتخابات
‌ماده ۱۵ – مدت فعالیت هر دوره شورای مرکزی و شوراهای مناطق سازمان‌روانشناسی و
مشاوره چهار سال تمام است.
‌مسؤول برگزاری اولین دوره انتخابات شورای مرکزی، وزیر علوم، تحقیقات و‌فناوری
می‌باشد و هیأت پنج نفره جهت برگزاری این انتخابات را منصوب می‌نماید. یک‌نفر
نماینده از کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس بر‌انتخاب
این هیأت نظارت خواهد کرد. هزینه برگزاری انتخابات از محل حق عضویت‌اعضاء تأمین
می‌شود.
‌تبصره ۱ – شروع اولین دوره فعالیت شوراهای مذکور حداکثر ده روز پس از پایان‌اعلام
قطعیت یافتن نتیجه انتخابات خواهد بود.
‌تبصره ۲ – شروع فعالیت دوره‌های بعدی شوراهای نظام روانشناسی و مشاوره‌بلافاصله
پس از پایان دوره قبلی است.
‌تبصره ۳ – چنانچه در پایان دوره تشریفات انتخابات دوره بعدی به نحوی از
انحاء‌پایان نیافته باشد، ارکان دوره قبلی تا قطعیت نتیجه انتخابات جدید به فعالیت
خود ادامه‌خواهند داد.

‌ماده ۱۶ – انتخابات برای اولین دوره حداکثر شش ماه پس از تصویب این قانون و‌تجدید
آن برای دوره‌های بعدی سه ماه قبل از اتمام هر دوره و بعد از تشکیل هیأت
مرکزی‌نظارت بر انتخابات انجام خواهد شد.
‌تبصره – انتخابات شوراهای مناطقی که منحل شده باشد، حداکثر ظرف مدت سه‌ماه با
هماهنگی هیأت مرکزی نظارت و با رعایت سایر مواد قانونی انجام می‌پذیرد.

‌ماده ۱۷ – شرایط انتخاب کنندگان عبارت است از :
۱ – تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.
۲ – عضویت در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به استثنای دوره اول.
۳ – ساکن بودن در منطقه انتخاباتی در زمان انتخابات (‌برای داوطلبین شورای‌منطقه)
به تأیید شورای منطقه.

‌ماده ۱۸ – شرایط انتخاب شوندگان اعضای شورای مرکزی و شورای منطقه و‌هیأت بازرسان
علاوه بر مورد وثوق بودن عبارتند از:
۱ – تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران.
۲ – نداشتن سوء پیشینه کیفری و عدم اشتهار به فسق و فساد اخلاق.
۳ – نداشتن پرونده محکومیت در هیأت رسیدگی به تخلفات صنفی و نیز عدم‌تخلف از اصول
نظامنامه اخلاقی.
۴ – اظهار التزام به دین مبین اسلام و وفاداری به قانون اساسی جمهوری
اسلامی‌ایران.
‌تبصره – اقلیت‌های دینی مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تابع دین‌خود
می‌باشند.
۵ – دارا بودن حداقل سه سال سابقه عضویت در سازمان به استثنای دوره اول.

‌فصل ششم – موارد متفرقه :
‌ماده ۱۹ – به‌منظور رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه‌ای شاغلین روانشناسی و‌مشاوره،
هیأت مرکزی رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه‌ای در سازمان مرکزی و‌هیأت‌های بدوی در
مناطق تشکیل می‌گردند.
‌تبصره – تخلفاتی که موجب محکومیت اعضای سازمان می‌شود عبارتند از:
۱ – تخلف از شؤون حرفه‌ای و صنفی به معنای عدول از اصول نظامنامه اخلاقی‌حرفه‌های
مشاوره و روانشناسی.
۲ – عدم رعایت موازین شرعی و قانونی و مقررات دولتی و سهل‌انگاری در انجام‌وظایف
قانونی، متخلفین با توجه به شدت و ضعف عمل ارتکابی و تعدد و تکرار آن‌حسب مورد به
مجازاتهای زیر محکوم می‌گردند:
‌الف – تذکر یا توبیخ شفاهی هیأت رسیدگی به تخلفات.
ب – اخطار یا توبیخ کتبی با درج در پرونده شخص در هیأت رسیدگی به تخلفات.
ج – توبیخ کتبی با درج در نشریه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و الصاق در‌تابلوی
اعلانات سازمان.
‌د – محرومیت از اشتغال به حرفه‌های روانشناسی و مشاوره از سه ماه تا یک سال‌در
محل اشتغال.

‌هـ – محرومیت از اشتغال به حرفه‌های روانشناسی و مشاوره از سه ماه تا یک سال‌در
تمام کشور.
‌و – محرومیت از اشتغال به حرفه‌های روانشناسی از یک سال تا پنج سال.
‌ز – محرومیت دائم از اشتغال به مشاوره و روانشناشی در تمام کشور.

‌ماده ۲۰ – هیأت مرکزی رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه‌ای سازمان نظام‌روانشناسی و
مشاوره با پنج نفر عضو منتخب شورای مرکزی سازمان تشکیل می‌گردد:
‌تبصره ۱ – هیأت مرکزی رسیدگی به تخلفات می‌تواند مسؤولیت رسیدگی به‌تخلفات صنفی و
حرفه‌ای شاغلان حرفه‌های روانشناسی و مشاوره چند منطقه را به یک‌هیأت بدوی واگذار
نماید.
‌تبصره ۲ – درصورتی که فردی نسبت به رأی هیأت مرکزی شاکی باشد می‌تواند به‌دادگاه
صالح شکایت کند.

‌ماده ۲۱ – منابع مالی سازمان عبارتند از :
۱ – اعتبارات و دارائی‌های موجود سازمان.
۲ – حق عضویت سالانه اعضای سازمان.
۳ – کمک‌های اختیاری دولت و مؤسسات و افراد داوطلب به سازمان.

‌ماده ۲۲ – سازمان موظف است در موارد تصمیم‌گیری درباره نحوه صحیح ارائه‌خدمات
روانشناسی و مشاوره در هر یک از مؤسسات و سازمانها با آنها همکاری نماید.

‌ماده ۲۳ – شورای مرکزی سازمان موظف است حداکثر ظرف سه ماه پس از تشکیل‌نسبت به
تهیه آرم سازمان با رعایت اهداف متعالی اسلام و حفظ شؤون روانشناسی و‌مشاوره و با
تأیید وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اقدام نماید.

‌ماده ۲۴ – از تاریخ تصویب این قانون کلیه قوانین و مقررات مغایر لغو می‌گردد.

‌قانون فوق مشتمل بر بیست و چهار ماده و نوزده تبصره در جلسه علنی روز‌چهارشنبه
مورخ بیست و هفتم فروردین ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و دو مجلس شورای‌اسلامی تصویب
و در تاریخ ۱۳۸۲.۲.۹ به تأیید شورای نگهبان رسیده است.

‌مهدی کروبی
‌رئیس مجلس شورای اسلامی

آشنایی با سامانه های تنظیم هیجان در شفقت

براساس نتایج پژوهش های مختلف سامانه های بنیادی مشترکی بین انسان و حیوانات وجود دارد که آگاهی از آنها می تواند به ما کمک کند تا بهتر بتوانیم درک کنیم که احساسات و تجربه های مرتبط با آنها نتیجه تکامل است و اینکه چرا شکل گرفته اند. بنابراین هیجانهایی مانند ترس، اضطراب، خشم و هیجانهای دیگر، نشان دهنده مشکل در ما نیستند بلکه بخشی از زندگی انسانی ما هستند که در گذشته به بقای اجدادمان و در امروز به بقای ما کمک می کنند و البته با روش های خاص خود، ذهن را سازماندهی می کنند.

در درمان متمرکز بر شفقت هیجان ها را بر اساس کارکرد تکاملی در سه دسته قرار می دهند و سه سامانه هیجانی برای آنها تعریف می شود؛

1- سامانه تهدید که شامل ترس، خشم و اضطراب می شود و کارکرد محافظت در برابر تهدید را بر عهده دارند.

2- سامانه کشاننده و سائق که شامل هیجانهایی است و ما را تحریک می کنند به دنبال اهداف و پاداش ها برویم.

3- سامانه امنیت که شامل هیجانهایی می شود و احساس امنیت ، آرامش و خوشبختی را برای ما به ارمغان می آورند.

سامانه تهدید و دفاع                                                           

      شاید تهدید، واژه­ای نرم و دوست داشتنی نباشد اما ارزش تکاملی دارد و به بقای اجدادمان و ما کمک کرده است و می کند. احساس تهدید و به دنبال آن جستجوی امنیت باعث شد نیکان ما از محیط باز به غارها پناه ببرند تا توسط حیوانات وحشی کشته نشوند و زنده بمانند، لباس را اختراع کردند تا از سرما مریض نشوند و نمیرند، از ترکیب آتش و آهن وسایل جنگی مختلف را اختراع کردند تا بوسیله آنها از خود محافظت کنند، از بیمه های مختلف برای در امان ماندن از ضرر و زیان خطر و انواع تهدیدهای احتمالی در امان بمانند، به دنبال دستیابی به بمب اتم هستیم تا در آینده از انواع تهدید پیشگیری کنیم و هزاران رفتار دیگر که مبنای آنها تهدید است و همه و همه برای فرار از تهدید و دفاع از موجودیت خودمان و زندگیمان انجام می شود.

  از نظر فیزیولوژی، وقتی ما دچار تهدید، ترس، استرس یا اضطراب می شویم (احساس خطر می کنیم)  سیستم آمیگدال[1] شروع به آزاد سازی آدرنالین و کورتیزول می کند و ترشح این هورمونها باعث بروز یکی از رفتارهای جنگ ، گریز و میخکوب شدن می شود که در زبان شفقت و شفقت به خود، جنگ معادل خود سرزنشگری، گریز معادل انزوا و میخکوب شدن معادل نشخوار ذهنی تعریف می شود.

این سیستم  شامل هیجانهایی مانند ترس ، اضطراب، نفرت و خشم می باشد که بر تهدیدهای ادارک شده متمرکز می کند و به شناسایی کردن و پاسخ دادن به عوامل آسیب رسان از طریق تشخیص سریع و فعال کردن سامانه هشدار کمک می کند

    پژوهش­ها حکایت از آن دارد که در مقایسه با اطلاعات مثبت، ذهن ما آمادگی بیشتری برای پردازش اطلاعات و خاطرات منفی دارد و حتی گاهی ممکن است تجربه های مثبت را بخاطر تجربه های منفی نادیده بگیریم و این از نظر تکاملی هم قابل توجیح و هم باارزش است، چون ما در دنیایی پر از آسیب و خطر زندگی می کنیم و هرگونه غفلت از هیجانات منفی و خطرات به ضررمان تمام می شود و حتی ممکن است موجب مرگ ما شود و این داستانی است که اجداد ما برای زنده ماندن و رسیدن به امروز با آن روبرو بوده اند. بنابراین می توان گفت که سامانه تهدید، وظیفه دفاع از ما را برای بقا و زنده ماندن برعهده دارد هر چند در انجام این وظیفه گاهی ما را دچار درد و بی لذتی می کند. شاید نکته جالب در مورد سامانه تهدید این باشد که اصولاً فکر نمی کند بلکه فقط عمل می کند و واکنش نشان می دهد چون بر مبنای تکاملی آموخته است که کار از محکم کاری عیب نمی کند و باید خطرات را پیش بینی و بیش برآورد کند.

  اکثر ما به جای لذت بردن از زندگی دائماً در حال رنج کشیدن، سختی کشیدن و تجربه درد هستیم. درد بخشی از سیستم طبیعی بدن است، درد برای ما کارکرد محافظتی دارد و به ما هشدار می دهد که مشکلی در حال رخ دادن است و الان نیاز داریم به آن توجه کنیم. توجه به درد یک فرایند تکاملی است که برای ایجاد امنیت و دوری از خطر طراحی شده است. البته فراموش نکیم که درد صرفاً جسمانی نیست و بسیاری از درد های انسان غیر جسمانی و روانی است.

به عنوان مثال اگر دوستی صمیمی نداشته باشیم و بدنمان هم سالم باشد باز هم از درد تنهایی رنج می بریم، اگر دوستی ما را ترک کند از درد تنهایی و دلتنگی رنج می بریم، اگر در جمعی نادیده گرفته شویم از درد تحقیر شدن رنج خواهیم برد و مثالهای بسیاری دیگری که می توان برای درد غیر جسمانی مطرح کرد.

کاردکرد اصلی سیستم تهدید، یافتن و انتخاب فوری تهدیدها و انتخاب پاسخ مناسب به آنها از بین پاسخ های ممکن است که گاهی ممکن است باعث رفتارهای برانگیخته؛ مانند اضطراب، خشم و بیزاری در ما شود. هر کدام از این علایم می توانند بر وجود یک خطر دلالت داشته باشند و این یعنی اینکه یک عامل خطرناک، سیستم ما را تهدید می کند و خطری در راه است بنابراین بدن باید فعال شده و از خود در برابر مهاجم دفاع کند. در این وضعیت توجه، تمرکز، تفکر، رفتار، هیجان، انگیزش و تصورات ذهنی بر تهدید متمرکز می شوند تا بتوانند مجدداً تهدید را شناسایی و رفع کنند.

به خاطر داشته باشید که برای فعال شدن سامانه تهدید حتماً نیازی به وجود خطر در دنیای واقعی نیست و از طریق خیال پردازی، تصویر سازی و نشخوار ذهنی مغز جدید، حتی در نبود خطر می توانیم این سامانه را فعال نگه داریم و این ارزش تکاملی دارد یعنی اینکه حتما قرار نیست ما یک خطر را تجربه کنیم تا سیستم دفاعی بدنمان فعال شود همین که احساس کنیم فلان اتفاق در حال رخ دادن است و  برای سلامت ما می تواند خطرآفرین باشد سیستم تهدید فعال شده و سعی می کند با دفع خطر از ما محافظت کند.

سامانه تهدید و دفاع در همه پستانداران و جانوران مشاهده شده است مثلاً همه جانداران و حیوانات برای محافظت از خود و فرزندان رفتارهای مشترکی را نشان می دهند. بعبارتی ذهن ما پر از الگوریتم های تکامل یافته ای برای محافظت از خود و نوادگانمان است( به تصویر زیر دقت کنید).

همچنین جانداران مختلف در بدو تولد رفتارهای محافظتی را از خود بروز می دهند که هیجگاه آنها را آموزش ندیده اند، رفتارهایی که باعث زنده ماندنشان می شود و بقاء­شان را تضمین می کند.

نکته مهم این است که اگر سامانه تهدید با  سامانه­های دیگر (سائق و تهدید) هماهنگ باشد باعث آگاه شدن از تهدیدها و موانع ناکام کننده می شود و کمک می کند زندگی در جهت مطلوب حفظ شود ولی نباید اجازه دهیم که بدن زمان زیادی را در حالت تهدید باقی بماند چون این سامانه ذاتاً انرژی روانی زیادی را به خود اختصاص می دهد.

سامانه سائق (سائقی-تهیجی)

      فعالیت سامانه تهدید به تنهایی فقط بقای ما را تامین می کند و ما برای رشد و پیشرفت به منابع دیگری همچون آب، غذا، امنیت، جایگاه اجتماعی، آرامش و پناگاه هم نیاز داریم. تلاش برای رسیدن به همه اینها و احساسهایی مانند میل جنسی، قدرت طلبی و شهرت طلبی به فعالیت سامانه سائق مربوط می شود که به آن سامانه کشاننده هم گفته می شود.

 سامانه سائق با ایجاد کردن احساسات مثبت به ما کمک می کند برای رسیدن به امکاناتی که باعث زنده ماندن و خوشحال بودن ما می شوند تلاش کنیم. این سامانه از طریق هورمونهای مغزی (دوپامین) ما را برای دنبال کردن و کلید کردن روی اهداف تحریک می کند هرچند گاهی اوقات ممکن است اهداف انتخاب و دنبال شده مثبت نباشند و در نهایب باعث آسیب به فرد شوند.

فعالیت این سیستم گاهی اوقات دچار بیش فعالی می شود و ممکن است رفتارهای رقابتی و کمال گرایی افراطی در فرد بروز کند و البته نباید انتهای دیگر پیوستار یعنی اهمالکاری را هم نادیده گرفت، یعنی اگر سیستم سائق کمتر از حد نرمال فعالیت داشته باشد فرد را دچار بی حالی، بی برنامگی و اهمالکاری می کند و ممکن است نشانه هایی مانند افسردگی در فرد مشاهده شود.

اگر سیستم سائق با دو سیستم هیجانی دیگر بدن هماهنگ شود می تواند ما را به سمت اهداف مهم زندگیمان هدایت کرده و انگیزه لازم را برای ما فراهم کند

سامانه امنیت (سیستم تسکین دهنده و رضایت)

            سامانه امنیت، همانگونه که از نامش پیداست با احساس آرامش، امنیت، پذیرش، مهربانی و پیوندجویی همراه می باشد و زمانی فعال می شود که هدفی برای دنبال کردن و تهدیدی برای دفاع کردن وجود نداشته باشد.

 بعبارتی می­توان گفت این سامانه ( امنیت) زمانی فعال است که رضایت نسبی از شرایط موجود زندگی وجود داشته باشد. رضایت یعنی نوعی شاد بودن و داشتن امنیت در شرایط کنونی زندگی، افراد در این حالت برای رسیدن به چیزی تلاش نمی کنند و دارای آرامش درونی می باشند.

 سامانه امنیت با ترشح اکسی توسین و اندروفین ها فعال می شود که باعث کاهش استرس و ایجاد حس های خوب در فرد می شوند و باعث می شود فرد آرامش جسمی و روحی بیشتری را تجربه کند و گرایش بیشتری به نوع دوستی، خود دوست داری و مکاشفه داشته باشد و همچنین ترشح این هورمونها  باعث آرامش و امنیت اجتماعی ( احساس محبوبیت، مورد پذیرش بودن و امنیت در حضور دیگران) در فرد می شود.

  البته نباید فراموش کرد که در درمان متمرکز بر شفقت، بین جستجوی امنیت و احساس امنیت تفاوت وجود دارد زیرا جستجوی امنیت با سامانه تهدید در ارتباط است و معمولا برای جلوگیری از بروز هرگونه تهدیدی فعال می شود اما احساس امنیت یک حالت ذهنی می باشد که به افراد حس امنیت، آرامش و صلح را القاء می کند ( جستجوی امنیت مربوط به فعالیت سیستم هیجانی تهدید- دفاع است و احساس امنیت مربوط به فعالیت سیستم هیجانی امنیت، آرامش و تسکین است.

در مجموع سامانه امنیت بین سامانه های تهدید و سائق توازن برقرار کرده و به ما کمک می کند تا گشوده تر، مهربان تر و عمیق تر به زندگی نگاه کنیم.

در واقع آنچه را که شفقت انجام می دهد فعال کردن سامانه امنیت برای روبرو شدن با تهدیدهای واقعی و ذهنی است.

[1] – وظیفه این سامانه شناسایی سریع تهدید و انتخاب بهترین و شاید در دسترس­ترین پاسخ است. تهدیدی که ممکن است خودمان یا دیگران را  هدف گرفته باشد.

برای ثبت نام در کارگاه درمان متمرکز بر شفقت با تدریس دکتر سعید حیدری با ما همراه باشید. حس زندگی

مهارتهای زندگی

مهارتهای زندگی مهارت هایی هستند که توانایی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی فرد را افزایش می دهند و او را قادر می سازند تا بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مسایل، رویدادها، مشکلات و دشواریهای زندگی مواجه شود. مهارتهای زندگیفرد را توانمند می سازند تا بتواند شرایط زندگی را بهتر درک کنند، شخص می تواند مسئولیت های اجتماعی و شخصی زندگیرا بهتر بپذیرد و توانمندی هایش را بروز دهد و از آسیب های ناشیازناتوانی در حل مشکلات در امان بماند.

مهارتهای زندگی یعنی توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه‌ای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید و در تعریف دیگر می‌توان مهارت‌های زندگی را مجموعه‌ای از مهارت‌ها و شایستگی‌های فردی و گروهی دانست که افراد برای زیستن در هزاره جدید به آن نیازمند می‌باشند. همزمان با یادگیری تسلط و استقرار، در این مهارت‌ها فرد علاوه بر رسیدن به آرامش و تعادل در زندگی فردی و اجتماعی به ایفای نقش در زندگی خود می‌پردازد.

بطور کلی مهارتهای زندگی عبارتند از مجکموعه توانایی‌هایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد جامعه، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سالم در سطح جامعه می‌گردند. مهارتهای زندگی هم به صورت یک راهکار ارتقای سلامت روانی و هم به صورت ابزاری در پیشگیری از آسیب‌های روانی –اجتماعیمبتلا به جامعه نظیر اعتیاد، خشونت‌های خانگی و اجتماعی، آزار کودکان، خودکشی، ایدز و موارد مشابه قابل استفاده است.

هدف نهایی از آموزش و یادگیری مهارتهای زندگی مثبت نگاه کردن، شاد زندگی کردن و کنترل شرایط زندگی فردی و اجتماعی است.

در همین راستا سازمان بهداشت جهانی مهارتهای ده گانه ای را معرفی کرده است‌ که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:

1- خودآگاهی : خودآگاهی ، توانایی شناخت و آگاهی از خصوصیات ، نقاط ضعف و قدرت ، خواسته ها ، ترس و انزجار است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این معمولا پیش شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مؤثر و همدلانه است.

مولفه هایخودآگاهی

  • آگاهی از نقاط قوت
  • آگاهی از نقاط ضعف
  • تصویر خود واقع بینانه
  • آگاهی از حقوق و مسئولیت ها
  • توضیح ارزشها
  • انگیزش برای شناخت

2- همدلی: همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درککند. همدلیبهفردکمکمیکندتابتوانندانسانهایدیگرراحتیوقتیبا آنها متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام گذارد. همدلی روابط اجتماعی را بهبود می بخشد و به ایجار رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده ، نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.

مولفه های همدلی

  • علاقه داشتن به دیگران
  • تحمل افراد مختلف
  • رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر
  • دوست داشتنی تر شدن (دوستیابی)
  • احترام قائل شدن برای دیگران

3-  ارتباط مؤثر: این توانایی به فرد کمک می کند تا بتواند کلامی و غیر کلامی و مناسب با فرهنگ ، جامعه و موقعیت، خود را بیان کند بدین معنی که فرد بتواندنظرها ، عقاید ، خواسته ها ، نیازها و هیجان های خود را ابراز و به هنگام نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران ، در مواقع ضروری، از عوامل مهم یک رابطه سالم است.

مولفه های مهارتهای ارتباطی

  • ارتباط کلامی و غیرکلامی موثر
  • ابراز وجود
  • مذاکره
  • امتناع
  • غلبه بر خجالت
  • گوش دادن

 

4- روابط بین فردی : این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک می کند. یکی از این موارد ، توانایی ایجاد روابط دوستانه است.که در سلامت روانی و اجتماعی ، روابط گرم خانوادگی ، به عنوان یک منبع مهم روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی دارد.

مولفه های مهارتهای بین فردی

  • همکاری و مشارکت
  • اعتماد به گروه
  • تشخیص مرزهای بین فردی مناسب
  • دوستیابی
  • شروع و خاتمه ارتباطات

5- تصمیم گیری: این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحو مؤثرتری در مورد مسائل تصمیم گیری نماید. اگر کودکان و نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمالشان تصمیم گیری کنند ، جوانب مختلف انتخاب را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی کنند ، مسلما در سطوح بالاتر بهداشت روانی قرار خواهند گرفت.

مولفه های مهارت  تصمیم گیری

  • تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق کارهایی که می توان انجام داد که انتخاب را تحت تأثیر قرار دهد.
  • تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها
  • تعیین اهداف واقع بینانه
  • برنامه ریزی و پذیرش مسئولیت اعمال خود
  • آمادگی برای تغییر دادن تصمیم ها برای انطباق با موقعیت های جدید

6- حل مسأله: این توانایی فرد را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل نماید . مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند ، استرس روانی ایجاد می کنند که به فشار جسمی منجر می شود.

مولفه های حل مسأله

  • تشخیص مشکلات علل و ارزیابی دقیق
  • درخواست کمک
  • مصالحه (برای حل تعارض)
  • آشنایی با مراکزی برای حل مشکلات
  • تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه

7- تفکر خلاق: این نوع تفکر هم به مسأله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند . با استفاده از این نوع تفکر ، راه حلهای مختلف مسأله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی می شوند . این مهارت ، فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود را دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی مطرح نیست ، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.

مولفه های تفکر خلاق

  • تفکر مثبت
  • یادگیری فعال ( جستجوی اطلاعات جدید )
  • ابراز خود
  • تشخیص حق انتخاب های دیگر ( برای تصمیم گیری )
  • تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات

8-  تفکر انتقادی: تفکر انتقادی ، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است . آموزش این مهارت ها ، نوجوانان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها ، فشار گروه و رسانه های گروهی مقاومت کنند و از آسیب های ناشی از آن در امان بمانند.

مولفه های تفکر انتقادی

  • ادراک تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزشها ، نگرشها و رفتار
  • آگاهی از نابرابری ، پیشداوری ها و بی عدالتی ها
  • واقف شدن به این مسئله که دیگران همیشه درست نمی گویند
  • آگاهی از نقش یک شهروند مسئول

9- مهارت مدیریت هیجان: هر انسانی در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم ،خشم،ترس،خوشحالی،لذت و موارد دیگر‌ مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد.شناخت و مهار این هیجانات ،همان مدیریت هیجان است.برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.

10- توانایی مقابله با استرس: این توانایی شامل شناخت استرس های مختلف زندگی و تأثیر آنها بر فرد است . شناسایی منابع استرس و نحوه تأثیر آن بر انسان ، فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار و استرس را کاهش دهد.

مهارتهای مقابله با استرس

  • مقابله با موقعیتهایی که قابل تغییر نیستند
  • استراتژی های مقابله ای برای موقعیت های دشوار ( فقدان ، طرد ، انتقاد)
  • مقابله با مشکلات بدون توسل به سوء مصرف مواد

.         آرام ماندن در شرایط فشار

 

برای توسعه فردی خود با حس زندگی در ارتباط باشید.

اسطوره‌ها را در ازدواج جدی بگیریم(بخش اول)

تدوین و گردآوری: دکتر فرح فرداد

ازدواج رابطه ای منحصر به فرد است. در رابطه زوجی، هر یک از زوجین عمیق ترین احساسات را نسبت به هم تجربه می کنند. این رابطه درعین حال می تواند بسیار آسیب زننده نیز باشد. یک ازدواج ناموفق می تواند به توقف رشد شخصی ، ناامیدی و سرگردانی فرد منجر شود. در بعضی موارد التیام این صدمات، جراحت ها و آسیب ها  به زمان بسیار زیادی نیاز دارد.

یکی از مواردی که موجب ایجاد تعارض و آسیب در رابطه زوجی می گردد، وجود اسطوره های زناشویی است. اسطورهها در واقع انتظارات غیر واقعبینانه و غیر منطقی هستند که ما از خودمان، همسرمان، ازدواج و رابطه مشترک داریم.  این باورهای غیر منطقی اگر اصلاح نشوند رابطه زوجی و ازدواج را به چالش کشیده و آنرا دچار مشکل می­کنند. بنابراین لازم است این اسطورهها، انتظارات و باورهای اشتباه را شناخته و آن ها را اصلاح کنیم تا اثرات منفی آن‌ها را از بین ببریم.

ممکن است برای شما این سوال پیش بیایدکه اسطوره ها چگونه به وجود می آیند؟

اسطورهها از تجارب شخصی زن و مرد نشأت می­گیرند، یعنی آموخته شده و اکتسابی هستند. انسان ها این تجارب را از خانواده، فرهنگ و جامعه ایی که در آن زندگی می­کنند، دریافت کرده اند. والدین و خانواده اولیه، بدون اینکه آگاهی داشته باشند این باورها و انتظارات غلط را به دختران و پسران خود یاد داده­اند. و دختران و پسران نیز این اسطورهها را با خود به رابطه زوجی و ازدواج منتقل می­کنند. در واقع اسطورهها بقایای پیام‌های خانواده ها ولی رقیب اصلی به دختران و پسران خود هستند.

زوج‌هایی که از همان ابتدای ازدواج با اسطوره‌ها مواجه می‌شوند و نسبت به آن‌ها شناخت پیدا می‌کنند، فرصت مناسبتری را برای گفتگو درباره آن‌ها پیدا می‌کنند. هر چقدر زوجین این پیام‌های غیر واقعبینانه را بیشترکشف کنند، توانایی بیشتری برای خلق باور‌ها و رسوم مشترک جدید برای زندگی مشترک خود خواهند  یافت.

در ادامه برخی از متداولترین اسطوره­ها را با شما در میان می­گذارم.

اسطوره اول

– اگر یکدیگر را دوست داریم باید همیشه خوشحال باشیم

در زندگی روزمره مسائل و اتفاقات گوناگونی باعث می­شوند که ناراحت و غمگین شویم و حس خوشحالی­‌مان را از دست بدهیم. خوشحال نبودن به این دلیل نیست که همسرمان را دوست نداریم و یا اینکه با او مشکل داریم. افرادی که این باور و تفکر غیرمنطقی در ذهنشان وجود دارد به محض اینکه همسرشان ناراحت به نظر برسد، احساس می‌کنند که همسرشان آن‌ها را دوست ندارد، وگرنه در کنار او احساس ناراحتی نخواهد کرد. این انتظار و باوری غیر واقعبینانه است که رفتار و احساس فردی را که به آن باور دارد، تحت تأثیر قرار می‌دهد.

اسطوره دوم

– باید همیشه و کاملاً با یکدیگر صادق باشیم

فردی که این باور در او وجود دارد بدون توجه به تأثیر مثبت یا منفی بر همسرخود، مسائلی را بیان می‌کند که می‌تواند رابطه را تخریب کند. اگر چه داشتن صداقت یک رکن اساسی در رابطه زوجی است، ولی اعتقاد به این که زن و مرد باید درباره همه مسائل زندگی خود با یکدیگر صحبت کنند، منطقی به نظر نمی‌رسد.  این باور باعث می‌شود که زن یا مرد مسائلی را که برای آن‌ها در گذشته اتفاق افتاده، حتی اگر در زندگی امروز و رفتارشان کوچکترین تأثیری ندارد، بی‌کم و کاست برای همسرشان بازگو کنند. در حالیکه بیان بعضی موارد مربوط به گذشته می‌تواند اثرات منفی در ذهن همسر به جا بگذارد، به همین دلیل بیان آنچه که تأثیر منفی بر روابط دارد منطقی به نظر نمی‌رسد. زوجین نباید به یکدیگر دروغ بگویند، اما گفتن تمام اتفاقات گذشته منطقی نیست و بهتر است که بازگو نشود.

 

اسطوره سوم

– اگر یکدیگر را دوست داریم باید همیشه و  همه جا با هم باشیم

این باور غلط باعث می شود برخی از زوجین گمان کنند که بعد از ازدواج باید تمام اوقات شبانه‌روز را باهم باشند و تمام برنامه های آنها باهم و به صورت مشترک انجام گیرد. واقعیت این است که در زندگی زوج‌ها لحظاتی پیش می‌آید که زن و مرد به اوقاتی شخصی نیاز دارند. اوقاتی که به تنهایی به اهداف شخصی خود بپردازند و یا حتی لحظاتی را تنها باشند. اینکه زنو شوهر با هم باشند خوب است، اما اگر گاهی با هم نباشند به معنی دوست نداشتن یکدیگر نیست.  به عبارتی زن و شوهر می‌توانند یکدیگر را دوست داشته باشند و در عین حال گاهی اوقات در کنار هم نباشند بنابراین زن و مرد علاوه بر اوقات مشترک و داشتن اهداف مشترک بایستی اوقاتی را نیز به تنهایی سپری کنند و لزومی ندارد که در تمام اوقات شبانه‌روز باهم باشند. شخصی که این باور را دارد در صورتیکه همسرش لحظاتی را با او نباشد احساس رنجش و ناراحتی می‌کند و این احساسِ او، در رابطه با همسرش اختلال ایجاد می‌کند.

ویلیام گلاسر در کتاب «تئوریانتخاب» در خصوص داشتن اهداف و اوقاتی مستقل و مجزا از همسر میگوید:  «برای آنکه یک رابطه عاشقانه و جنسی تداوم یابد، اکثر ما نیازمند آنیم که زندگی خاص خود را نیز داشته باشیم،  البته نه زندگی جنسی دیگری، بلکه یک زندگی اجتماعی و تفریحی که از رابطه عاشقانۀ ما مستقل و مجزا باشند.  زن و شوهرها نیاز دارند علایق، سرگرمیها و دوستان خاص خود را داشته باشند و هر کدام به ‌تنهایی به آنها بپردازند.  آیا میتوانید بدون ترس از انتقاد و شکایت به این امور بپردازید؟ ما در رابطه خود با دوستان خوب و اعضای دلسوز خانواده، به راحتی می­توانیم از چنین علایق و سرگرمی­هایی برخوردار باشیم. بسیاری از ما نیاز داریم یاد بگیریم این موضوع را از زندگی مشترک خود (ازدواج) نیز جدا کنیم.  تلاش برای بازداشتن همسرمان از لذت بردن از این فرصتها، رابطه زناشویی مان را تخریب می­کند. تکیه و وابستگی به همسر در تمام زمینه ها معمولا خارج از توان اکثر رابطه هاست».

 

اسطوره چهارم

– زمانیکه مشکلی پیش می‌آید باید مشخص شود مقصر کیست

فردی که این باور درذهنش عمیق شده، در اختلافات عقیده دارد که همسرش مقصر است، به همین دلیل تأکید افراطی دارد که مقصر باید مشخص شود. متاسفانه این باور یک باور غیرمنطقی رایج و مشکل ساز است. در اکثر مشکلات زندگی مشترک، واقعا شخص خاصی مقصر نیست بلکه مشکل بوجود آمده، تنها حاصل تفاوت نظر و دیدگاه دو طرف رابطه است. پس زمانیکه دیدگاه دو نفر درباره مسأله‌ای متفاوت است و آن‌ها زاویه دید متفاوتی دارند، به دنبال مقصربودن کار بیهوده و بی ثمری است. در اغلب مواقع مقصرِ مشکلات پیدا نمی­شود چرا که معمولا هر دو طرفِ رابطه، حق را به خود می­دهند. اگر هم مقصر پیدا شود مشکلات بیشتری به دنبال خواهد داشت. تغییر این تفکر به بهبود ارتباط زوجین کمک زیادی می‌کند.  پس بهتر است به جای تعیین فرد مقصر، انرژی خود را بر روی کشف راه­ حلهای ممکن متمرکز کنیم.

 

ادامه دارد……..

برگرفته ار کتاب های:  مشاوره و درمان مسائل زن وشوهری ، تالیف لین.لانگ – مارک. یانگ

مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی، تالیف دکتر علی محمد نظری

برای دریافت وقت مشاوره از خانم دکتر فرح فرداد و سایر روانشناسان مرکز روانشناسی حس زندگی در غرب تهران(سعدت آباد) با شماره های 26740351 و 09901813006 تماس بگیرید.