شفقت درمانی، شفقت، شفقت به خود، خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه واژگانی هستند که در کنار درمان متمرکز بر شفقت و یا گاهاً به عنوان مترادف و جایگزین آن شنیده می شوند.

درمان متمرکز بر شفقت در دهه 1980 توسط پل گیلبرت و با الهام از درمان شناختی –رفتاری (CBT) به عنوان یک درمان نسل سوم مطرح شد.

مفهوم شفقت در بسیاری از آموزه­ها و آیین­های مشرق­ زمین مانند بودائیسم ریشه دارد که با تاثیر پذیری از علوم مختلف تکاملی، علوم اعصاب، روان شناسی اجتماعی، نظریه دلبستگی و فیزیولوژی اعصاب تدوین شده است. تعریف­های متعدد و زیادی برای واژه شفقت مطرح شده است اما شاید مقبولترین تعریف مربوط به دالایی لاما باشد که شفقت را اینگونه تعریف می کند؛

« شفقت یعنی حساس شدن به درد و رنج خود و دیگران همراه با تعهدی عمیق برای کاستن از آن درد و رنج»

به باور پلَُ­گیلبرت به عنوان مبتکر و پدیدآورنده درمان متمرکز بر شفقت[1]، شفقت شامل مجموعه از افکار، احساسات و رفتارها می­باشد که با هدف پرورش، محافظت، ایمن سازی، راهنمایی، مربیگری، آرامش بخشیدن، ایجاد حس پذیرفته شدن، احساس تعلق و به منظور مراقبت از خود یا دیگران انجام می شوند.

شفقت پاسخ عاقلانه به تمام درد و رنج های بالقوه ای است که انسانها با آن روبرو هستند.  شفقت یعنی اینکه باور کنیم علیرغم اینکه زندگی سخت است و با درد و رنج هایی همراه است اما از انگیزه لازم برای کم کردن این درد و رنج­ها برخورداریم.

شفقت دارای مولفه های زیادی می باشد که مهمترین آنها از نظر پل گیلبرت شامل؛ خردمندی، مهربانی، شهامت، مسئولیت پذیری و قضاوت نکردن و از نظر کریستین نف شامل خودمهرورزی، ذهن آگاهی و تجربه مشترک بشری است. مولفه هایی که در مجموع باعث احساس بهتر داشتن به خود، احساس دوست داشتنی بودن،  ایجاد روابط مثبت با دیگران و اطرافیان شده و  شبکه های حمایت اجتماعی افراد را گسترش می دهد و به صورت معناداری می تواند بهزیستی و سلامت جسم و روان را تحت تاثیر قرار دهد.

درمان  CFT در ابتدا برای کار با افرادی شکل گرفت که علاوه بر مشکلات مزمن روانی از شرم و خود انتقاد گری رنج می بردند و یا در گذشته آنها می شد نادیده شدن و مورد بی مهری قرار گرفتن را مشاهده کرد زیرا مراجعینی با این پیشیه در مراجعه به درمانهای قوی مانند  CBT نتیجه مطلوب نمی گرفتند.

درمان متمرکز به شفقت(CFT ) درمانی یکپارچه است که از بسیاری از راهبردهای مداخلاتی مبتنی بر شواهد استفاده می کند و تمرکز بر شفقت، شالوده و بافتِ آن مداخله را تشکیل می دهد: گفتگوی سقراطی، اکتشاف هدایت شده، تشخیص رفتارهای امنیت جویی، تمرکز مواجهه، زنجیرۀ استنباط، ارزیابی مجدد، آزمایش های رفتاری، ذهن آگاهی، آموزش تنفس، تمرین تصویرسازی، و ….، بعبارتی درمان متمرکز بر شفقت ترجمان  یکپارچگی علم از باستان تا به امروز است.

درمان متمرکز به شفقت(CFT ) درمانی چندوجهی است که بر پایه طیف وسیعی از درمانهای شناختی رفتاری بنا شده است. با طیف وسیعی از درمانها و رویکردها نظیر CBT ، ACT ، DBT ، EFT ، رویکردهای درمانی دلبستگی و طرحواره درمانی مولفه ها و ریشه مشترک و شباهت های قابل توجه زیادی وجود دارد .

برای کارآیی بیشتر درمان متمرکز بر شفقت پیشنهاد می شود از این رویکرد به صورت لایه ای استفاده شود؛

چهار لایه در درمان متمرکز بر شفقت عبارتند از؛

1- لایه اول رابطه مشفقانه

درمان متمرکز بر شفقت مانند هر درمان دیگری با ایجاد رابطه آغاز می شود. درمانگر مشفق در برقراری رابطه چهار نقش متفاوت را ایفا می کند (1- نقش مربی و معلم 2- تسهیل گر هدایت اکتشاف شده 3- مکان امن  4- سرمشق مشفقانه) که در تمام طول درمان ادامه دارند.

مفهوم سازی (فرمول بندی) به عنوان یک گام اساسی و مهم در درمان بعد از ایجاد اتحاد درمانی شکل داده می شود، فرمول بندی موردی در درمان متمرکز بر شفقت به عنوان چارچوب درک تاثیر عوامل فطری و تاریخی توصیف می شود که پیامدهای مشابه ای را برای مراجعان ایجاد می کند(گیلبرت) که در بافتار کنونی( محیط اجتماعی و هنجارهای حاکم بر زندگی فرد) و گذشتۀ فرد و بر پایۀ درکِ کارکرد هیجان ها، رفتارها و افکار فرد صورت میگیرد.

مهم ترین عناصر فرمول بندی شامل 5 حیطه یا گام اساسی است:

1- عوامل تاثیر گذار تاریخی و فطری

2- ترس های کلیدی

3-  راهبردهای امنیت طلبی و دفاعی

4-  پیامدهای ناخواسته

5- ارتباط با خود و دیگران

جمع آوری این اطلاعات به شیوه صحیح باعث می شود که فرمولبندی موردی استاندارد انجام شود مسئله ای که اغلب ما را مستقیماً به برنامۀ درمانی خوب و موفق هدایت می کند.

فرمول بندی موردی به ما کمک می کند مشاهدات خود از درمانجو سازمان داده و راهبردهای موثر درمانی را برنامه ریزی و نقطه شروع درمان را به خوبی تشخیص دهیم.

یادمان باشد: چون مراجعان می ترسند درک کنند که چگونه زندگی آنها و به چه طریقی شکل گرفته است ممکن است صورت بندی موردی برایشان ترسناک باشد بنابراین این فرایند باید با درک شفقت ورزانه مستمر و همدلی مشفقانه همراه باشد.

2- لایه دوم درک مشفقانه

درمان متمرکز بر شفقت و شفقت با خود، برای کمک به مراجعان با درک چالش های مغز و ذهن آغاز می شود تا معنای چرایی و چگونگی هیجانها و عملکرد تکاملی آنها قابل درک تر شود. آگاهی از تکامل یعنی هیجانهای منفی مشکل در وجود من نیستند بلکه بخشی از زندگی انسانی هستند.

در این لایه از درمان مراجع با شفقت و مولفه های آن آشنا می شود؛ به عبارتی درمانگر سعی می کند با تبیین مفاهیمی همچون تکامل، دلبستگی، کهن الگوها و ذهنیت های اجتماعی و کارکرد سه سامانه هیجان (سامانه تهدید/ سامانه سائق و سامانه امنیت) و چگونگی تاثیر هیجان ها بر شکل دهی رفتار انسانها به مراجع شفقت را معرفی کرده و به او نشان دهد که ما در بسیاری از مواقع بی تقصیریم و ما هیچ نقشی در برنامه ریزی، شکل دادن و تدوین خیلی از خاطرات و هیجانها که امروز رفتارمان را مدیریت می کنند نداشته ایم.

3- لایه سوم ذهن مشفقانه

در لایه سوم به مراجع کمک می شود نسبت به ساز و کار ذهنش از نزدیک آگاه شود. آگاهی از ذهن و پرورش ذهن مشفق از طریق آموزش ذهن آگاهی انجام می شود.

ذهن آگاهی( کابات زین)؛ توجه کردن عمدی به اتفاقات حاضر بدون قضاوت ( بعبارتی به معنای هدایت کردن عمدی آگاهی به اتفاقاتی است که در اینجا و اکنون در حال رخ دادن هستن و اجازه می دهد که بدانیم هم اکنون در درون و بیرون ما چه می گذرد).

ذهن آگاهی آموزش داده می شود تا؛

  • عادت به تجربه های بدنی، هیجانها و افکار در فرد شکل بگیرد
  • فرد به صورت عادتی به تجربه ها توجه کند
  • فرد به تجربه ها به همان شکلی که هستند، بدون قضاوت توجه کند.
  • تمرینات ذهن آگاهی به صورت عادت در زندگی روزمره در فرد اجرا شوند.

رسمی ترین تمرینات ذهن آگاهی که در درمان متمرکز بر شفقت آموزش داده می شوند شامل وارسی ذهن آگاهانه ، ریتم تنفسی تسکین دهنده و تنفس ذهن آگاهانه است.

4- لایه چهارم تمرینات شفقت

در لایه چهارم و زمانی که زمینه برای تمرینات شفقت مهیا شد درمانگر  CFT تصویر سازی را به مراجع آموزش می دهد که معروفترین آنها در شفقت؛  تمرین تصویر سازی مکان امن و  تمرین انگاره شفقت ورزآرمانی (حمایتگر بی نقص) است.

در ادامه درمانگر مراجع را با خود شفقت ورز آشنا کرده، و تمرینات شفقت به خود، شفقت به دیگری و دریافت شفقت از دیگران را به مراجع آموزش می دهد که بنا به شرایط و مشکل مراجع، درمانگر ممکن است از تکنیک هایی مانند نوشتن نامه مشفقانه، صندلی خالی و دو صندلی برای عمیق تر کردن تجربه شفقت استفاده نماید ….

این متن به زودی ویرایش خواهد شد …

دکتر سعید حیدری طی سالهای اخیر ضمن ارتباط با بنیانگذار این رویکرد (پل گیلبرت)، به آموزش درمان متمرکز بر شفقت به علاقمندان پرداخته است و این کارگاه با تدریس ایشان به صورت فصلی و به میزبانی موسسه سلامت روان حس زندگی برگزار می گردد. علاقمندان به شرکت دراین کارگاه مفید و کاربردی می تواند با شماره گیری 09353257687 در این دوره و و دوره های مشابه شرکت نمایند.

[1] – Compation focused therapy